یادداشتهای پراکنده هادیتک

ساخت وبلاگ
    شعر در نهاد من با اوّلین عشق متولّد و با آخرین عشق از وجودم پر کشید و رفت. شاید تنها افسوس من این باشد که چرا وقتی الهۀ شعر در اندرون من گردهٔ عشق می‌افشاند، به اندازۀ کافی شعر نگفته‌ام. از من اشعار کوچک و بزرگ بسیاری بر جای ماند که گمان نمی‌کنم قادر به تکرار آنها باشم. گاهی ساعتهای متوالی تمرکز و غرق شدن در فضای شعر و ادب، جز دو بیت جدول ضربی که به زور روی مَرکب عروض و قافیه نشسته‌اند حاصل دیگری ندارد. اکنون وارد دنیایی شده‌ام که به واسطۀ دغدغه‌های مادّی، هزاران فرسخ از علاقهٔ خود دورم و چاره‌ای جز پناه بردن به قلم نیست به این امید که آب این چشمه نیز همچون اقیانوس شعر خشک نگردد. یادداشتهای پراکنده هادیتک...
ما را در سایت یادداشتهای پراکنده هادیتک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haditaka بازدید : 140 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 13:38

       امید به بهبود شرایط همیشه آرزویی دست نیافتنی بوده و چه امیدها که به ثمر ننشسته‌اند و این امید گاه با اضطراب‌هایی همراه بوده که جز فرسایش روح و تحلیل فکر نتیجۀ دیگری نداشته است. اینکه کسی یا نیرویی تو را تا دیر نشده در بهترین مسیر و شرایط قرار دهد نیز جملاتی هستند که جز در قالب امید و آرزو، لباس دیگری نمی‌توان برایشان متصوّر بود. از طرفی وقتی عدّه‌ای برای بدست آوردن اوّلین مایحتاج زندگی تو را دست به دامن خرافاتی می‌کنند که در صورت عدم نیل به اهدافت، تو را مقصّر نشان دهند، خود از عجایبی‌ست که جز در جغرافیای خاص نمی‌توان با آن روبه‌رو شد. اراده و آزادی بشر در انجام هرگونه جنایت و منفعتی به قدری گسترده است که وجود هر نیروی دیگری تنها به یک دلگرمی محدود می‌شود؛ حداقل اینجا! و اگر نبود آن یادداشتهای پراکنده هادیتک...
ما را در سایت یادداشتهای پراکنده هادیتک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haditaka بازدید : 133 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 13:38